اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

دلتنگ مینویسم...

من
دلتنگ می نویسم
اما تو
دلتنگ نخوان
بگذار
این تنهایی های بی پایان
این دوری های همیشگی
این اشکها که اخرین سربازان این نبردند!
تنها سهم من
از این غنایم باشد...
من عادت کرده ام
به جنگهای نابرابر
برنده یا بازنده...!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد