تو این فکر بودم که با هر بهونه
یه بار آسمونو بیارم تو خونهبه تو فکر کردن عجب حالی داره
یک چیزهایی را برای خودتان نگهدارید ؛
بگذاریدشان ته ته دلتان و شبی نصفه شبی بروید سراغشان و یادش کنید .
عکس هایی باید باشد که فقط خودتان ببینید ...
ته شیشهء عطری که فقط خودتان بویش را به یاد داشته باشید...
یک حس هایی باید فقط مال خوتان باشد .
خساست کنید از بازگوییش . به کسی ندهید...
رفتنی اگر خواست برود بگذارید برود...اصرار نکنید به ماندنش...
اما خاطره ها را سفت بچسبید رها نکنید .
خاطره ها گاهی نیمه شبی که دیوانه شدید دستتان را میگیرد ، شک نکنید...
بعضی کلمات مال شما هستند . به دیگران ندهید .
عادت کنید کلمه ها را حراج نکنید . کلمات حرمت دارند .
کاربردشان را محدود کنید به دیگرانی که دوست تر میدارید .
تماشا کنید ، نبینید . گوش بسپارید ، نشنوید. لمس کنید ، به خاطره بسپارید .
نامه های کاغذی بنویسید . نترسید . بگذارید اشکی هم بچکد کاغذتان را خراب کند..
یاد بگیرید دل یک حجم ضربان دار کوچک است ، نشکنیدش غصه دارش نکنید .
اگر خط اشکی را روی صورتی میشود با انگشت اشاره پاک کنید ،دنبال دستمال کاغذی نگردید!
دنیا یک بار است ! فردا صبح شاید نباشد !
نگذارید حسرت چیزهایی که در دستانتان بود یک عمر بماند بر دلتان... !
امروز را زندگی کنید...
دلم تنگ است ...
دلم اندازه حجم قفس تنگ است...
سکوت از کوچه لبریز است صدایمخیس و بارانیست...نمی دانم چرا در قلب من پاییـــز طولانیست ...