اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

تو رفتی درستـ ِ ؟

می گویند پرخاشگر شده ام! 
نه ، 
فقط هرڪس ڪ ِ لحظه اے یاد تـُرا از ذهنم بگیرد
گیرم با یڪ عطسه ے معمولے
نمے توانم سر بـ ِ تنش بگذارم!
می گویند خواب ندارم
نه!فقط منتظر تـُ ام
می ترسم چشم روے هم بگذارم و بیایے!
چیزیم نیست ... !
در عوض ،
موسیقے آرام گوش مے دهم!
قرص هایم را دوبرابر مے خورم!
و رگ خوابت را نوازش مے کنم!
اصلا ً اتفاق عجیبے نیفتاده!
فقط انگار سرم بلایے
دارد مے آید ... !
تـ ُو رفتے درستـ ِ ؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد