تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !
من به فراموش کردنت محکومم!
من همانم که درگیر عشقت بودم !
کاش ادم بودی تا محکوم نشوم به فراموشیت
توچه بودی؟؟
یادت نمی آید ؟!
من همانم !
تورا نمیدانم
هنوزم...
حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم
نمیخونم اشتباه تایپی بود نمیخونه!
پیش میاد
دلم تنگ شدهدست خودم نیستیاد سگ ولگرد هدایت می افتمهمه ما می میریمدر حسرت چیزهاییکه آرزویش را داشتیمداریمبا خودم تکرار می کنم" خدا هر چیزی که لازم داشتی به تو داده اگر چیزی نداده لازم نداشتی "قلبم تیر می کشدوزن مرده ای روی سینه ام سنگینی می کندخدایاکمی هوا برایم بفرستدارم خفه می شوماشک آرام از کنار چشمانم می چکدبه خودم قول داده ام توبه ام را نشکنمبه تو فکر نکنماما انگار خیسی آب را انکار کنمویتاس همچنان از ستاره اش می خواندو هنوز وزن مرده ای روی سینه ام سنگینی می کند ...
نمیخونم اشتباه تایپی بود نمیخونه!
دلم تنگ شده
دست خودم نیست
یاد سگ ولگرد هدایت می افتم
همه ما می میریم
در حسرت چیزهاییکه آرزویش را داشتیم
داریم
با خودم تکرار می کنم
" خدا هر چیزی که لازم داشتی به تو داده اگر چیزی نداده لازم نداشتی "
قلبم تیر می کشد
وزن مرده ای روی سینه ام سنگینی می کند
خدایا
کمی هوا برایم بفرست
دارم خفه می شوم
اشک آرام از کنار چشمانم می چکد
به خودم قول داده ام توبه ام را نشکنم
به تو فکر نکنم
اما انگار خیسی آب را انکار کنم
ویتاس همچنان از ستاره اش می خواند
و هنوز وزن مرده ای روی سینه ام سنگینی می کند ...