این آهنگ و نوشته ها باعث شد بیشتر از معمول تو یه صفحه ی وب بمونم. یه زمانی خیلی دلبسته بودم به کسی؛ و خیلی آشفته بودم. برام سخت بود تنها موندن. اصلاً فکرش هم نمی کردم که بتونم تنها دووم بیارم. انقدر زخمی که درگیرش بودم (زخم نداشتن کسی که می خواستم) عمیق بود که هیچ راهی برای نجات نمی دیدم. انقدر رنجیدم و رنجیدم که شرایط، ازم یه آدم بی تفاوت ساخت. مدتیه که دیگه نه عاشق شدن آرزومه، نه اثری تو روحیه ام داره. نه این که دنبالشم. باعث و بانی همهی اینا یه دختر مغرور بود. سخت بود برام کنار اومدن با حال و روزی که داشتم. حالا تنهاییمو دوست دارم. باورم نمی شه منِ عاشق پیشه انقدر سرد شدم.
گمان میکردم می آید میماند و به تنهاییم پایان میدهد! آمد، رفت و به زندگی ام پایان داد.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه...تیرم به خطا می رود اما به هدر نه!....
این دل سرکش رو باید رام کرد ...
دل نیست کبوتر که چو برخواست نشیند...
از گوشه ی بامی که پریدم، پریدم.
"از یه جایی به بعد . . .
دیگه دوس نداری هیچکس رو
به خلوت خودت راه بدی
حتی اگه تنهایی کلافه ات کرده باشه
از یه جایی به بعد . . .
وقتی کسی بهت می گه دوست دارم
لبخند میزنی و ازش فاصله میگیری
از یه جایی به بعد . . .
فقط یه حس داری حس بی تفاوتی
نه از دوست داشتن ها خوشحال میشی
و نه از دوست نداشتن ها ناراحت
از یه جایی به بعد . . .
توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم
فقط نگاه می کنی ...
از یه جایی به بعد . . . "
سخته که ببینی قربانی یه احساس پوچ شدی...
این آهنگ و نوشته ها باعث شد بیشتر از معمول تو یه صفحه ی وب بمونم. یه زمانی خیلی دلبسته بودم به کسی؛ و خیلی آشفته بودم. برام سخت بود تنها موندن. اصلاً فکرش هم نمی کردم که بتونم تنها دووم بیارم. انقدر زخمی که درگیرش بودم (زخم نداشتن کسی که می خواستم) عمیق بود که هیچ راهی برای نجات نمی دیدم. انقدر رنجیدم و رنجیدم که شرایط، ازم یه آدم بی تفاوت ساخت. مدتیه که دیگه نه عاشق شدن آرزومه، نه اثری تو روحیه ام داره. نه این که دنبالشم. باعث و بانی همهی اینا یه دختر مغرور بود. سخت بود برام کنار اومدن با حال و روزی که داشتم. حالا تنهاییمو دوست دارم. باورم نمی شه منِ عاشق پیشه انقدر سرد شدم.
گمان میکردم می آید میماند و به تنهاییم پایان میدهد!
آمد، رفت و به زندگی ام پایان داد.