با دقت خوندم ... اما منم گفتم گاهی وقتا باید پاشی از جات و ... یعنی دست از تظاهر بردار :)
گاهی وقتا باید پاشی از جات بخوااای از اینجا به بعد باشی همراااام من قاتی ابرام دیگه وای نستاااااا dont Stop (اینقد بی خیالی هم خوب نیستااااااااا )
بی خیال نیستم !با دقت بخون متن ُ :)
من سکوت خویش را گم کرده ام! لاجرم در این هیاهو گم شدم من، که خود افسانه می پرداختم، عاقبت افسانه ی مردم شدم! ای سکوت، ای مادر فریادها، ساز جانم از تو پرآوازه بود، تا در آغوش تو، راهی داشتم، چون شراب کهنه، شعرم تازه بود. در پناهت برگو بار من شکفت تو مرا بردی به شهر یادها من ندیدم خوش تر از جادوی تو ای سکوت، ای مادر فریادها! گم شدم در این هیاهو، گم شدم تو کجایی تا بگیری داد من؟ گر سکوت خویش را می داشتم زندگی پر بود از فریاد من! فریدون مشیری - دفتر ابر و کوچه
با دقت خوندم ... اما
منم گفتم گاهی وقتا باید پاشی از جات و ...
یعنی دست از تظاهر بردار :)
گاهی وقتا
باید پاشی از جات
بخوااای از اینجا
به بعد باشی همراااام
من قاتی ابرام
دیگه وای نستاااااا
dont Stop
(اینقد بی خیالی هم خوب نیستااااااااا )
بی خیال نیستم !
با دقت بخون متن ُ :)
من سکوت خویش را گم کرده ام!
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من، که خود افسانه می پرداختم،
عاقبت افسانه ی مردم شدم!
ای سکوت، ای مادر فریادها،
ساز جانم از تو پرآوازه بود،
تا در آغوش تو، راهی داشتم،
چون شراب کهنه، شعرم تازه بود.
در پناهت برگو بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یادها
من ندیدم خوش تر از جادوی تو
ای سکوت، ای مادر فریادها!
گم شدم در این هیاهو، گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من؟
گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من!
فریدون مشیری - دفتر ابر و کوچه