کمکم کن !
+ دلم خیلی گرفته...
+ ...
افکارم ضعفــ میکند از دلشوره های پیــــــــاپی ازین دلتنگی های خیره سر!
کی میشود که بیایی و قلبـــــــــ این ثانیه های بی تفاوت را بشکافی..
افکارم دیگر تحمل این همه عذابـــ را ندارنـدـ
مــیــفــهــمــی..؟؟!
گم کرده ام خودم را
در میان هیاهوی بی تو بودن
کمی از رویاهایم فاصله بگیر
دلم یک آغوش خوشبختی می خواهد ...
دلتنگ کسی باشی که شریک درد هایت است ...
شریک شادی هایت ...
اما دست تقدیر تو را اینجا و او را آنجا نشانده است ...
سخت است همه جا ، هر لحظه چشم انتظارش باشی اما ...
او میخواهد ، تو میخواهی اما تقدیر نمیخواهد ...
دلم را به بهار میسپارم تا حال و هوایش را تازه کند !
آرامش کند ! امید را در دلم لبریز سازد ! میدانم که می تواند !
تو …
ماه را دوست داری …
و من …
مـاه هاست که ، تو را …
تنها به خواب من که رسیدی عوض شدی
در خاطرات من که پریدی عوض شدی
با هر کسی به قدر خودش راه رفته ای
با ما نرفته زود بریدی عوض شدی
با چشمهای خود به خیابان شب زدی
عاشق شدی ستاره کشیدی عوض شدی
شاید همان شبی که خیابان شلوغ بود
از عابری دروغ شنیدی عوض شدی
حالا بیا و از کنار خیالم عبور کن
اصلا بگو که با چه امیدی عوض شدی
آقا! شما که گوش به حرفم نمی دهی
تنها به خواب من که رسیدی عوض شدی ...
بــــــاور کن!