دلم برای کسی تنگ است که اینجا می آید
وقتی میگویی دوستتدارم اول روی این جمله فکر کن٬
شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن
به خاموش کردن او ختم شود...
یک نفر در همین نزدیکی ها
چیزی
به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است...
خیالت راحت باشد
آرام چشمهایت را ببند
یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است...
نـا نوشتـه هـایـم بسیـارند ...
مثل بـی قـراری هـایـم...
من سکوتـم را فریـاد مـی کشـم
آخر این آشوب درونم مـرا مـی کشـد ...
یک یادگاری
یک لحظه باور
یک نگاه
یک لحظه با تو بودن
تنها کلماتی است که در این روز ها در ذهنم نقش می بندد
و این تنها عهدی است میان باور من و دستان تو.
عکـس تـو را بہ سقف آسمان سنجاق مـی کنم !
حال که این روزهـا
از فـرط دلتنگـی،
چشمـانم مدام رو به آسمان است ...
بگـذار تـو در قـاب چشـمانم باشی.
از یادت می روم !
روزی شبیه به همان روزهایی که تمام یادت شده بود " من "...
روزهـا شبیه اند !
اما " تو " دیگر شبیه آن روزهـا نیستـی ...
نذر کرده ام که از یادت پیاده بروم !
تنهـا اگـر تـو این بار بیـادم نیـایی ...