-
سخته...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 14:38
گـاهــی نمـی دانــی ... از دسـت داده ای ... یـــا از دسـت رفـــتـه ای... فهمیدنش سخته...
-
وقتی که ..
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 14:37
وقتی که دیگر نبود... من به بودنش نیازمند شدم... وقتی که دیگر رفت... من به انتظار آمدنش نشستم... وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم... وقتی که او تمام کرد. من شروع کردم... وقتی که او تمام شد. من آغاز کردم... چه سخت است تنها متولد شدن..... مثل تنها زندگی کردن است.... مثل تنها مردن... دکتر علی...
-
به یادِ تو...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 13:55
چه در دل من... چه در سر تو ... من از تو رسیدم به باور تو ... تو بودی و من ... به گریه نشستم برابر تو ... به خاطر تو به گریه نشستم ... بگو چکنم!! با تو شوری در جان بی تو جانی ویران از این زخم پنهان می میرم. نامت در من باران ... یادت در دل طوفان ... باد تو امشب پایان میگیرد. نه بی تو سکوت ... نه بی تو سخن ... به یاد تو...
-
من چقدر دلتنگم...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 03:06
مـــــن چقـدر دلتنگم.... و چقـدر تشنه لبخند کسی که بــــــاران را میشناسد دریــــــا رامیفهمد... و میداند سنگ سنگ است و نباید پـــــرتاب کرد…..
-
دلتنگم...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:47
آواز قناری سرما خورد آسمان دریا دریا ابر بارید بهار دسته دسته خشکید وقتی پدرها جیب هایشان خالی از تمامی آرزوهای کودکانشان بود
-
من ِ بی دل...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:44
تمرین نرنجیدن می کنم و صبوری را مشق اما نسیم یاد تو که می وزد هوای دلم بارانیست حالا باران هم که بیاید گیرم بهار هم که بیاید چه فرقی می کند اگر تو نباشی؟!!! تازه دل بی تاب و دلتنگم که با توست دیگر من بی دل به چه کار می آیم؟؟!!
-
دلتنگم میشوی؟
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:43
گـاهـی سـکــــــــــوت مـی آمـوزد : بـودن ، هـمـیـشـه در فـریـــــــــاد نـیـسـت ! " اسـطـوره " شـدن ، یـعـنـی در عـیـن رفـتـن ، بـمــــــــانـی ! یـعـنـی بـاشـی یــــــــا نـبـاشـی دوسـتـت داشـتـه بـاشـنـد و دلـتـنـگـتـــــــــ . . . شـونـد . . . ! اگـــــــــــر ، نـبـاشـم ... آیـا دلـتـنـگـم مـیـشـو ی ؟
-
تو نرفته ای...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:38
تـــو نــرفــته ای مــیـدانم . از جــایی در هــمیـن نـزدیکی مــرا نـگاه میــکنی فــقـط مــن نـمیبــینـمت...
-
نگاه مهتاب...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:35
دیشب طنین رویا در خاطرم گذر کرد دیشب نگاه مهتاب بر خواب من نظر کرد... دیشب شدم سر و پا یک عاشق خیالی بر صورتش گرفتم دستان سرد و خالی... من غرق گشتم آری! از گوهر وجودش مست طرنم و ناز از تار و پود و بویش... حس خوش رسیدن مثل بهار زیباست گلهای بوسه چیدن عطر تمام دنیاست... در خواب ناز دیدم دستان او به دستم با اشتیاق می گفت...
-
...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:33
روز های دور از تورا هرگز نخواهم شمرد، تا بگوییم همین دیروز بود.....
-
یاد من باشد ... تنها هستم
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:25
دیر گاهی است در این تنهایی رنگ خاموشی در طرح لب است بانگی از دور مرا می خواند ، لیک پاهایم در قیر شب است رخنه ای نیست در این تاریکی در و دیوار بهم پیوسته سایه ای لغزد اگر روی زمین نقش وهمی است ز بندی رسته نفس آدم ها سر بسر افسرده است روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا هر نشاطی مرده است دست جادویی شب در به روی من و غم...
-
ماهی
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:22
ماهی همیشه تشنه ام ای زلال تابناک! یک نفس اگر مرا به حال خود رها کنی ماهی تو جان سپرده روی خاک! فریدون مشیری
-
نمرده ام که...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:21
رفیق راهی و از نیمه راه می گویی وداع با من بی تکیه گاه می گویی میان این همه آدم، میان این همه اسم همیشه نام مرا اشتباه می گویی به اعتبار چه آیینه ای، عزیز دلم به هرکه می رسی از اشک و آه می گویی دلم به نیم نگاهی خوش است، اما تو به این ملامت سنگین، نگاه می گویی؟ هنوز حوصلهء عشق در رگم جاری است نمرده ام که غمت را به چاه...
-
...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:20
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش مست حسنی با رقیبان میل می خوردن مکن بد حریفانند آنها گفتمت هشیار باش آنکه ما را هیچ برخورداری از وصلش نبود از نهال وصل او گو غیر برخوردار باش گر چه میدانم که دشوار است صبر از روی دوست چند روزی صبر خواهم کرد گو دشوار باش صبر خواهم کرد وحشی در غم...
-
تو را راندم!
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 02:18
مرابشکن تورابااشک وخون از دیده بیرون راندم اخرهم که تادرجام وقلب دیگری ریزی شراب ارزوهارا بزلف دیگری اویزی ان گلهای صحرارا مگوبا من….. مگو دیگراز هستی ومستی توسرتا پاوفابودی تو بادرد اشنا بودی ولی ای مهربان من بگو اخر که از اول کجا بودی توای تنها امیدم بی من از ان کوچه ها بگذر مرایکدم بیاد اور بیاد اور که میگفتم: بیا...
-
یاد تو...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 01:56
با یاد دست های تو هنگامه ی شکوفه ی نارنج بود و،منبا یاد دست های تو، -سرمست- تن را به آن طبیعت عطرآگین جان را به دست عشق سپردم. با یاد دست های تو، ناگاه! مشتی شکوفه را بوسیدم به سینه فشردم. فریدون مشیری
-
یاد...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 01:52
یاد... دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی ست تو مرا باز رساندی به یقینم. کافی ست! قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست! گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن! من همین قدر که گرماست زمینم کافی ست من همین قدر که با حال و...
-
دلتنگی...
شنبه 14 اردیبهشت 1392 17:08
حماقت که شاخ و دم ندارد! حماقت یعنی من که اینقدر میروم تا تو دلتنگِ من شوی! ... خبری از دلتنگی تو نمیشود! برمیگردم چون دلتنگت می شوم..!
-
...
شنبه 14 اردیبهشت 1392 17:05
ﮔﺎﻫـﮯﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ ، ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢﺟـﺎﻡ ﺧﺎﻟﯿـﻪ ، ﯾﺎ ﻧـﻪ !؟...
-
یادته...
شنبه 14 اردیبهشت 1392 16:47
میـدونی بن بسـتــــــ| زنـدگی کـجـاست ؟؟؟ جــایــی کـه ... نـه حـــق خــواسـتن داری نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن... + چی شده حالا که از این دنیا زندگی و بدون من میخوای...
-
صدای من...
شنبه 14 اردیبهشت 1392 16:42
کمکم کن ، کمکم کن نذار اینجا بمونم تا بپوسم کمکم کن ، کمکم کن نذار اینجا لب مرگو ببوسم کمکم کن ، کمکم کن عشق نفرینی بی پروایی می خواد ماهی چشمه ی کهنه هوای تازه ی دریایی می خواد دل من دریاییه چشمه زندون برام چکه چکه های آب مرثیه خونه برام تو رگام به جای خون شعر سرخ رفتنه تن به موندن نمی دم موندنم مرگ منه عاشقم ، مثل...
-
میفهمی...؟
جمعه 13 اردیبهشت 1392 17:10
افکارم ضعفــ میکند از دلشوره های پیــــــــاپی ازین دلتنگی های خیره سر! کی میشود که بیایی و قلبـــــــــ این ثانیه های بی تفاوت را بشکافی.. افکارم دیگر تحمل این همه عذابـــ را ندارنـدـ مــیــفــهــمــی..؟؟!
-
جانم...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:58
دِلَمــ بَهـ ـانه اَتــــ را میگیرَد چِقَدر اِمروز حِس میکُنَمــ نَبودَنَتــــ رآ !!! صِدایَتــــ دَر گوشَمــم می پیچد و مَن بی اِختیار میگویَمــ : جـان مَرا صِدا کَردی ؟
-
به چه می اندیشی...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:56
-
...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:50
من زخم های بی نظیری به تن دارم اما تو بهترینشان بودی عمیق ترینشان عزیزترینشان! بعد از تو آدم ها تنها خراش های کوچکی بودند بر پوستم که هیچ کدامشان به پای تو نرسیدند به قلبم نرسیدند .
-
...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:47
گم کرده ام خودم را در میان هیاهوی بی تو بودن کمی از رویاهایم فاصله بگیر دلم یک آغوش خوشبختی می خواهد ...
-
...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:45
سخت است در این هوای بهاری ، در این حال و هوای بهار ... دلتنگ کسی باشی که شریک درد هایت است ... شریک شادی هایت ... اما دست تقدیر تو را اینجا و او را آنجا نشانده است ... سخت است همه جا ، هر لحظه چشم انتظارش باشی اما ... او میخواهد ، تو میخواهی اما تقدیر نمیخواهد ... دلم را به بهار میسپارم تا حال و هوایش را تازه کند !...
-
تو...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:32
تو … ماه را دوست داری … و من … مـاه هاست که ، تو را …
-
عوض شدی...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:31
تنها به خواب من که رسیدی عوض شدی در خاطرات من که پریدی عوض شدی با هر کسی به قدر خودش راه رفته ای با ما نرفته زود بریدی عوض شدی با چشمهای خود به خیابان شب زدی عاشق شدی ستاره کشیدی عوض شدی شاید همان شبی که خیابان شلوغ بود از عابری دروغ شنیدی عوض شدی حالا بیا و از کنار خیالم عبور کن اصلا بگو که با چه امیدی عوض شدی آقا!...
-
...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:23
بــــــاور کن! خیلی حـــــــرف است... وفـــــــــادار دســــت هایی باشی که یکبار هم لمســــشـــان نکرده ایی !!!!