-
شکوفه ی اندوه
سهشنبه 15 مرداد 1392 19:53
شادم که در خیال تو می سوزم شادم که در خیال تو می گریم شادم که بعد وصل تو باز اینسان در عشق بی زوال تو می گریم پنداشتی که چون ز تو بگسستم دیگر مرا خیال تو در سر نیست اما چه گویمت که جز این اتش بر جان من شراره ی دیگر نیست ... فروغ فرخزاد !
-
...یک بار
دوشنبه 14 مرداد 1392 00:56
یک بار که تنها بمانی... یک بار که بشکند دلت غرورت اعتمادت... همین یک بار ها کافیست تا یک عمر از پشت نگاهی ترک خورده به آدمها بنگری انقدر تیز و برنده میشوی که باید تابلوی ورود ممنوع به خودت نصب کنی...
-
بعضی آدم ها...
سهشنبه 8 مرداد 1392 22:48
بـعضـی آدم هـا را نـمیشـود داشـت ! فقـط مـیشـود یـک جـور خـاصـی دوستـشـان داشـت ! بـعضـی آدم هـا اصـلا بـرای ایـن نـیستـنـد ، کـه بـرای تـو بـاشنـد یـا تـو بـرای آن هـا ! اصـلا بـه آخـرش فکـر نـمـی کنـی ... آنهـا بـرای ایـننـد کـه دوستـشـان بـداری ، آن هـم نـه دوسـت داشتـن مـعمـولـی نـه حتـی عـشـق ! یـک جـور خـاصـی...
-
زندگی میکنم ...
یکشنبه 6 مرداد 1392 23:51
زندگی میکنم ... حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد ، بگذار هر چه از دست میرود برود ؛ من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد ، حتی زندگی را .
-
بابا لنگ دراز مــــــــن...
چهارشنبه 2 مرداد 1392 00:22
بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم ... حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم ...! +جــــودی آبوت...
-
...
سهشنبه 1 مرداد 1392 02:26
بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود ! به روی خودمان نیاوریم... و تا زمان مرگ ادامه دهیم... خیلی ها این طور زندگی میکنند. دست انداز کم طاقتی را رد کرده اند... و افتاده اند توی سرازیری عادت...
-
روزی میرسد
یکشنبه 30 تیر 1392 05:04
روزی میرسد که ادم دست به خود کشی میزند... نه اینکه رگش را بزند... قید احساسش را میزند.
-
...
شنبه 29 تیر 1392 19:34
کسی که قدش به عشق نمیرسه، غرورتم بذاری زیر پاش... بازم بهش نمیرسه !
-
تنهایی من
شنبه 29 تیر 1392 01:07
تنهایی ِ من شاید، از نوع ِ نادرش باشد ! تنهایی ِ من پُر صداست... پچ پچ ِ فکر دارد... زوزه ی باد هم... آوای دل تنگی هم که غوغا می کند... همه اش به کنار ! ملودی ِ دوست داشتنی ام را بگو ، که وقتی اوج می گیرد، اشک هم عنان از کف می دهد و صدای چک چک اَش سر به آسمان می ساید... همیشه می گفتی که من متفاوت از دیگرانت بودم آری...
-
دلتنگم
یکشنبه 23 تیر 1392 23:25
دلتنگــــــم... مثل آن ابر بهار که برای باریدن دل دل میکند...! دلتنگم مثل وقتی که بی صدا رفتی... دلتنگم مثل ... مثال ندارد دلتنگیـــم...
-
آدمیزاد است دیگر . . .
شنبه 22 تیر 1392 13:48
گاهی یادش میرود مواظب خودش باشد . . . خط میافتد روی شیشهء دلش، غصه انبار میشود توی دلش . . . ابر میشود، باران میشود، سرگردان می شود، گم می شود حتی . . . چشم باز میکند می بیند قسمتی از خودش جا مانده توی تونل زمان . . . از یه جایی دیگر خودش نیست . . . خودت نیستی هیچ چیز سر جای خودش نیست . . . تو هم آن آدم قبلی...
-
این روز ها
چهارشنبه 19 تیر 1392 19:30
این روزهــــایم به تظاهر می گذرد... تظاهر به بی تفاوتی، تظاهر به بی خیـــــالی، به شادی، به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست... اما . . . چه سخت می کاهد از جانم این نمایش...
-
چرا فراموش نمی شوی ؟
جمعه 14 تیر 1392 14:29
ای تبلورِ تصوراتِ پوچِ من! ای شیرینی ِ حقیقتی که تلخ و دروغین بود! ای خاطره ی چون دود، رویایی ِ من! ای فراموشی ِ مطلق، رهایی... ! ای که دستان تو انتهای زمین، آغاز پرواز ِ آسمان بود! ای که در دستانت ماند و مُرد همه ی شورها، عشق ها! ای قله ی بلند فتح شده، که تو را سخت فرو افتادم! ای اولین! ای آخرین! ... چرا؟ چرا گم نمی...
-
آن روز
پنجشنبه 13 تیر 1392 14:41
آن روز بــارن می آمد مـــن دستم را چـتــر ِ ســرت کــردم وقــتـــی دلتنگـــی هایـــم ، یـکـی یـکـی از بین دستهایم و دلم در آب مـی ریـخـتـنـد تـازه فـهمیـده بـودی که چـقـدر دوسـتــت دارم کــاش... هــرگــز باران بــنـــد نمی آمـــد ...
-
ماندن و نماندن
شنبه 8 تیر 1392 21:20
میان ماندن و نماندن فاصله تنها یک حرف ساده بود از قول من به باران بی امان بگو : دل اگر دل باشد ، آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد...
-
بی خبری
جمعه 7 تیر 1392 20:23
"بی خبری" بی پایان ترین خبری است که از تو میرسد این روزها !
-
نمیــآیی ؟
جمعه 7 تیر 1392 00:48
صَف می کشــند دلتنگی های مَن ... چو دانه های تسبیــح ِ به نَخ کشیــده شُده... چقــَدر بگـردانَم دانــه ها را تا تـــو بیایی ؟!
-
تو را هدیه میدهم...
سهشنبه 4 تیر 1392 20:43
من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که از من عاشقتر باشد و از من برای تو مهربانتر. من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از هزار فرسخ راه دور ، در خشم ، در مهربانی در دلتنگی... در هزار همهمه دنیا ، یکه و تنها بشناسد من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که راز آفتابگردان و تمام سخاوتهای عاشقانه این دل معصوم...
-
مبارک
دوشنبه 3 تیر 1392 15:23
بی تابی نمیکنی... بی قراری نمیکنم... فراموشیمان مبــــــارک .
-
باور
شنبه 1 تیر 1392 01:31
این روزها که می گذرد، یک ترانه تلخ، قصه ی تنهایی های مرا می سراید! سمفونی گوش خراشی است!! روزهاست پنبه دگر فایده ندارد . . . باید باور کنم تـَنهــــــایـَم ...!
-
مجسمه
پنجشنبه 30 خرداد 1392 20:27
بیا آخرین شاهکارت را ببین مجسمه ای با چشمانی باز خیره به دور دست شاید شرق ، شاید غرب مبهوت یک شکست مغلوب یک اتفاق مصلوب یک عشق مفعول یک تاوان خرده هایش را دارد باد می برد و او فقط خاطراتش را بغل گرفته بیا آخرین شاهکارت را ببین... مجسمه ای به نام "من"
-
آرامش
چهارشنبه 29 خرداد 1392 23:02
دلــم آرامــش می خــواهد در بـــی دلهـــره تـــرین آغـــوش دنیـــا ...
-
یادت
چهارشنبه 29 خرداد 1392 01:09
گستاخی خیالم را ببخش که حتی لحظه ای ... یادت را رها نمیکند... !
-
دوستت دارم...
دوشنبه 27 خرداد 1392 17:28
او را بیشتر از هر چیزی در این دنیا دوست دارم . بیش از هر چیزی ... نمی دانستم آدم می تواند تا این حد دوست داشته باشد ... + خوبه ادما، گاهی وقتا بدون توجه به آینده همدیگرو دوست داشته باشن :)
-
فقط باش...
یکشنبه 26 خرداد 1392 18:08
مــرسی کـه هستـی و هستی را رنگ میزنــی... هیچ چیـز از تـو نمیخـواهــم... فقط بـاش... فقــط بخــــند... فقط راه بــــرو... نـه. راه نــرو! میتــرسـم پلک بــزنم، دیگــر نبـاشـی! + خدایا ... ... :(
-
مانده ام...
یکشنبه 26 خرداد 1392 02:42
مانده ام در مرکز مرداب... نه گریزی میزند لبخند نه نگاهی میدهد مرا با اعماق پیوند...
-
حتی...
یکشنبه 26 خرداد 1392 02:28
ﻫــﺮ ﺁﺩﻣــﯽ ﮐﻪ ﻣﯿـﺮﻭﺩ . . . ﯾـک رﻭﺯ ﯾﮏ ﺟـﺎﯾـــﯽ ﺑـﻪ ﯾﮏ ﻫـﻮﺍﯾــﯽ ﺑـﺮﻣـﯿﮕـﺮﺩﺩ "ﻫﻤﯿﺸـﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟـﺎ ﻣـﺎﻧـﺪﻥ ﻫﺴـﺖ" ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃـﺮﻩ... + بعضی وقتا یه اتفاقایی میافته که هیچوقت یه لحظه هم بهشون فکر نکردی ! اونموقس که میشکـَنی!
-
باز آمدی...
پنجشنبه 23 خرداد 1392 02:20
باز آمدی که قلب مرا زیر و رو کنی ؟ با حرف عشق زخم دلم را رفو کنی ؟ تا مطمئن شوی که ازعشقت شکسته ام هی حال و روز قلب مرا پرس و جو کنی این رسمش است ، بی خبر از من جدا شوی اما گلایه از من ِ بی آرزو کنی ؟ از سر گذشته آب ،چرا فکر می کنی این آب ِ رفته ای است که باید به جو کنی از شاخه های عشق ، چو گل چیده ای مرا عطری دگر...
-
...
سهشنبه 21 خرداد 1392 23:22
! می دونی بعضی روزا دیگـه نـه خاطــــره نـه بـــــغض نـه اَشکـــــــــــــ هیچ کدوم دردی اَزت دوا نمی کنه... می شینی و زل می زنی به یـه گوشـه زانو هاتو بغـــــــــل می کنی و با خودت میگی دیگــــــــــــــه زورمـــــــــــــ نمی رســــــــــــه.....!! + کاش میشد گذشته هامو پس بگیرم...
-
...خیــال
دوشنبه 20 خرداد 1392 02:15
از خیالـَم هم که عبور میکنی ، باز دلم با تو بودن را میخواهد...